شهیدان اسدی

شهیدان اسدی از روستای شهید پرور چشمه خسرو ، بخش زبرخان ،شهرستان نیشابور

شهیدان اسدی

شهیدان اسدی از روستای شهید پرور چشمه خسرو ، بخش زبرخان ،شهرستان نیشابور

شهیدان اسدی : علی اصغر اسدی، عبد الله اسدی ، محمد کمال اسدی ، ابوالفضل اسدی و غلام رضا اسدی

سوی دیار عاشقان سوی دیار عاشقان رو به خدا می رویم         
بهر ولای عشق او به کربلا می رویم
گرفته ایم جان به کف و نثار جانان کنیم    
هستی خود به راه حق یکسره قربان کنیم
جان و سر و وجود خود فدای قرآن کنیم   
ما به جوار کبریا با شهدا می رویم  
سوی دیار عاشقان سوی دیار عاشقان رو به خدا می رویم  

جبهه ی اسلامی ما ز نور حق روشن است

ظلمت و خوف و واهمه در سپه دشمن است

بیم ز لشگر خدا در دل اهریمن است

چو ما به فرماندهی روح خدا می رویم

سوی دیار عاشقان رو به خدا می رویم

 

سنگر مردان خدا سنگر دین خداست

در دل شب منور از ذکر و نماز و دعاست

منظره های آن ببین چو صحنه ی کربلاست

حسینیان آمده اند به نینوا می رویم

 

به کربلای ما بیا برادرم کن گذر

ولوله ی مبارزان شور دلیران نگر

ناله نیمه های شب سوز دعای سحر

بپرس از این برادران بگو کجا می رویم

 

یکی نشسته گوشه ای خدا خدا می کند

به رهبر و امام خود ز جان دعا می کند

یکی دگر ز معرفت سخن ادا می کند

که ما به قربانگه حق رو به منا می رویم

 

منتظریم کی شب حمله فرا می رسد

امر ز فرماندهی کل قوا می رسد

دمی که رمز یا علی به گوش ما می رسد

پی نبرد خصم دون چو شیرها می رویم

 

وصیتی کرده به من عزیز همسنگرم

که من شهید اگر شدم بگو تو با مادرم

طلب نماید از خدا سلامت رهبرم

گریه مکن مادر من گریه مکن مادر من

با رفقا می رویم با رفقا می رویم

 

من که به فرمان خدا به جبهه ها می روم

حسینیم برای فتح کربلا می رویم

راهی کربلایم و خدای من گواه من است

دعای خیر رهبرم پشت و پناه من است

قدس عزیز روز و شب چشم براه من است

تا که شود زبندگی قدس رها می روم

نمی رود زخاطرم سفارش مادرم

گفت برو دفاع کن زدین پیغمبرم

بهر تسلای دل روح خدا می رویم

اگر پاره پاره شد زراه حق پیکرم

اگر که رنگین شود زخون تن سنگرم

گریه مبادا بکنی برای من مادرم

چون به ملاقات خدا با شهدا می روم





کشته گردم من اگر درجبهه ای همسنگرم      
  این پیام از من ببر نزد خمینی رهبرم
گو ولی من توئی ای نایب صاحب زمان      
    امر و فرمان شما را من پذیرفتم زجان
سوی جبهه آمدم ای حامی مستضعفان         
    تا کنم ایثار جان در راه دین و کشورم
رهنمای من شدی ای جلوه روح  خدا        
     منصب جنداللهی (توای) فرمانده کل قوا
چون شدم سرباز تو خوفی نباشد دیگرم       
   کاش بودی  موقع  قتلم  به  بالین  سرم
تو نبرد اندر ره حق را به من آموختی        
    شعله عشق خدا  را  در دلم  افروختی
از غم درماندگان چون شمع سوزان سوختی    
  ای امام و مرجع و ای هادی و ای سرورم
دست مولایم ببوس از من رسان عرض سلام   
  گو ندارم  آرزویی  جز شهادت  ای امام
اسلحه در دستم و اندر دلم  یاد  خداست      
    راه خونین حسین این راه و اینجا کربلاست
تو ولی امری  و گشم به فرمان شماست      
    استقامت می کنم گر سر فتد از پیکرم
ای برادر از صمیم دل نثار جان کنم            
   مرد  میدان نبردم  پای بند  مذهبم
با تو گویم راز دل  کن گوش آخر مطلبم    
      بعد قتل من رسان زود این  خبر بر مادرم

گو به مادر کشته شد فرزند تو با افتخار  

       از غمم افغان مکن ای زینب این روزگار

با پیام خون  من  تکرار بنما این  شعار

 باد جاویدان خمینی آن  ولی  و رهبرم




موی پریشان مکن ای مادرم ، ای مادرم

عشق خدا شور حسین بر سرم




ایران میدان جنگ است2

تسلیم و سازش ننگ است

لا اله الا الله رهبر نهضت روح الله2

می جنگیم می رزمیم2

با دشمنان اسلام ، منافقین و صدام

لا اله الا الله رهبر نهضت روح الله2

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۳۰
علیرضا اسدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی